ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در این سرای آسمانی
که ملبس به آبی ترین ؛
حریر احساسات است
نه برای کسی ؛
ماه ، بوده ام
نه ستاره !
خماری چشمم را
از مادر
و سرخی گونه ام را
از سردی روزگار
گرفته ام...
نه کسی دلواپسِ قلبم
و نه دستی
نوازشگر دلتنگیم ...
و آموخته ام ، عشق ؛
کوره راهی با مختصات گردآلود
به سردی بیابان گُبی
و به وسعت صحرای نوادا
در عمق دلشوره ی
تنهائی ِ من است !
دلم نرده بانی می خواهد
برای گریز
از مرکز تنهائی
به سمت سیاره ی دیگر
شاید آنجا پیدا کنم
کسی که به اندازه من
دلتنگ است
کسی که برای عشق
گرم و یکرنگ است...
زهرا ستایش کیا(زرشید) دفتر :التهاب ریه ها
درودبانوزرشیدگرامی


بسیارعاااااالی سرودی
عاااااالی وحقیقی
پاینده باشی