حالم خوش نیست
تب دارم
برای فریاد
از دست یاوه گو
تو را کم دارم...
اشکم در گلو
به بن بست رسیده
برای درمان ، حتی
به پنی سیلین ؛
حساسیت دارم ...
از دفتر خرده نان خشک "زرشید" 1393/04/20
تو حرف می زدی و من
عاشقت می شدم
عشق ؛
پر حرفی واژه ی
دوستت دارم نبود !
زهرا ستایش کیا (زرشید) دفتر: خرده نان خشک
بیگانه ام
با زبانت ؛
یا تو
سخت ترین لهجه ی شرقی
یا من
قحطی زده ی کلمات ِ آفریقایم !
زهرا ستایش کیا (زرشید) دفتر : خرده نان خشک
رستاخیز خواهد شد
آن زمان که
دود از گورستان ِ خیانت
به آسمان عشق
فرا رسد
زهرا ستایش کیا (زرشید) دفتر : خرده نان خشک